آواز دشتی
آواز دشتی یکی از آوازهای موسیقی ایرانی است و از ملحقات دستگاه شور دانسته میشود. آواز دشتی احتمالاً برگرفته از منطقهٔ دشتستان است (که امروزه در استان بوشهر قرار دارد و با استان فارس مجاورت دارد). با این حال برخی از گوشههای این آواز شباهتهای فراوانی با موسیقی شمال ایران و به ویژه گیلان دارد.
از بین آوازهایی که جزء متعلقات دستگاه شور تلقی میشوند، دشتی بیشترین نزدیکی را با این دستگاه دارد. در آواز دشتی بر درجهٔ پنجم دستگاه شور تأکید میشود و این نت را نت شاهد آواز دشتی به حساب میآورند. این نت همچنین نت متغیر است و گاه یک ربع پرده بمتر میشود که سبب تمایز آواز دشتی از گوشهٔ حجاز (که در آواز ابوعطا به کار میرود) میشود. درجهٔ سوم شور، نت ایستآواز دشتی دانسته میشود و خاتمهٔ آواز دشتی نیز معمولاً در نت پایه شور است.
در برخی ردیفها گوشهٔ عشاق به عنوان اوج آواز دشتی ذکر شدهاست، اما از دید برخی، عشاق متعلق به دستگاه نوا است و استفاده از آن در آواز دشتی نوعی پردهگردانیتلقی میشود. بسیاری از ترانهها و لالاییهای محلی درایران در آواز دشتی هستند. این آواز بهطور سنتی بسیار غمانگیز است و حتی گوشهای به نام «غمانگیز» نیز در ردیف این آواز وجود دارد. از این آواز در تعزیه بسیار استفاده میشود که هم به دلیل حس غمانگیز آن و هم به دلیل گوشآشنا بودن دشتی در فرهنگ موسیقی محلی ایران است. با این حال در دوران معاصر، قطعات زیادی در دشتی ساخته شدهاند که حالت غمانگیز و سوزناک ندارند و برعکس وجدآور یا حماسی هستند که سرود مشهور ای ایران از جملهٔ آنهاست.
آواز دشتی را معمولاً غمانگیز و سوزناک توصیف کردهاند،[۳۴] و برای اجرای تعزیه مناسب دانستهاند.[۳۵] اما پس از دورهٔ قاجار آهنگسازان مختلفی از آواز دشتی برای ساختن آهنگها و تصنیفهای مهیج و حماسی نیز استفاده کردهاند؛[۳۶] از جمله علینقی وزیری که سرود «ای وطن» را در این آواز ساخت و روحالله خالقی (از شاگردان وزیری) که سرود مشهور ای ایران را در این آواز آفرید.[۳۷] هدف خالقی از ساختن سرود ای ایران در مایهٔ دشتی مشخصاً اثبات این بود که آواز دشتی لزوماً برای فضاهای غمگین نیست.[۳۸]
با این حال، این نظرات مورد توافق همهٔ موسیقیدانان ایرانی نیست، چنان که برونو نتل در مصاحبه با نوازندگان ایرانی به کسانی برخورده که دشتی را شاد و با نشاط توصیف میکردهاند.[۳۹]
به عقیدهٔ فرهاد فخرالدینی از بین متعلقات دستگاه شور، آواز دشتی بیشترین شباهت را به این دستگاه دارد و آن را باید «فرزند خَلَف شور» دانست.[۱۳]
آواز دشتی بر محوریت درآمد دستگاه شور است. درجهٔ پنجم شور نت شاهد آواز دشتی تلقی میشود و این نت همچنین نت متغیر نیز هست (گاه ربع پرده بمتر میشود) که این تغییر باعث تمایز آن از گوشهٔ حجاز میشود. درجهٔ سوم شور نت ایست دشتی است و خاتمهٔ آواز دشتی بهطور سنتی با فرود به درجهٔ اول دستگاه شور همراه است.[۱۴][۱۵] تغییر درجهٔ پنجم شور در آواز دشتی، نشانهای از اعتبار درجهٔ چهارم شور دانسته میشود که باعث میشود درجهٔ پنجم به سمت آن گرایش پیدا کرده و ربع پرده پایین آورده شود.[۱۶] همچنین باید توجه داشت که درجهٔ سوم شور که نت آغاز دشتی نیز هست، نقش یک نت ایست موقت را ایفا میکند و خاتمهٔ آواز دشتی بهطور سنتی روی این درجه نیست بلکه روی نت پایهٔ دستگاه شور است.[۱۷] بر خلاف دستگاه شور که در آن درجهٔ دوم (نت شاهد شور) از اهمیت زیادی برخوردار است، درجهٔ دوم شور در آواز دشتی فاقد اهمیت است و بیشتر ملودی آواز دشتی در فاصلهٔ درجات سوم تا هفتم شور رخ میدهد. در آواز دشتی جهش به اندازهٔ فاصله سوم کوچکیا بزرگ متداول است و جهش از درجهٔ سوم تا هفتم (فاصلهٔ چهارم درست) نیز دیده میشود.[۱۸]
در بیشتر ردیفها، دشتی به عنوان یکی از متعلقات دستگاه شور طبقهبندی میشود. با این حال هرمز فرهت دشتی را یک دستگاه مستقل میداند.[۱۹] مهدی برکشلی هم اگر چه دشتی را جزئی از شور میداند ولی ذکر میکند که دشتی «استقلال نیمهکاملی» دارد و به آن لقب «دستگاه فرعی» میدهد و گوشههای زیر را برایش بر میشمرد: درآمد، دوبیتی (اغلب با اشعار بابا طاهر عریان خوانده میشود)، گیلکی (در آن نت متغیر وجود ندارد و نت شاهد ثابت است)، گبری (نت شروع: درجهٔ چهارم، نت متغیر: ندارد) و بیات کرد (نت شروع: درجهٔ چهارم).[۲۰]
گوشههایی که در بیشتر روایتهای ردیف آواز دشتی ذکر شدهاند عبارتند از:[۲۱][۲۲]
- دشتستانی
- حاجیانی
- بیدگلی (یا بیدِکانی)
- چوپانی
- اوج
- گیلکی
- کوچهباغی
- غمانگیز
- سَمَلی
علاوه بر اینها، گوشههای گیلکی، دیلمان، طبری (یا مازندرانی، یا امیری) و داغستانی نیز در برخی ردیفهای این آواز آمدهاند. همچنین برخی ردیفها از گوشهٔ اوج با نام «عشاق» یادکردهاند، اگر چه گوشهٔ عشاق مربوط به دستگاه نواست.[۲۳][۲۴] گوشههای دیگری که به ندرت در ردیف دشتی ذکر شدهاند عبارتند از: کرشمه، سارَنج، قطار، گلریز، رباعی، مثنوی و زارونَزار.[۲۵] فخرالدینی همچنین کاربرد گوشههایی همچون عشاق، سملی و بیات کرد را برای کاستن از یکنواختی آواز دشتی میداند.[۲۶] در ردیف میرزاعبدالله دشتی بسیار محدود است و اجرایش تنها حدود ۶ دقیقه طول میکشد و شامل سه گوشهٔ اوج، بیدکانی و هیجانی است.[۲۷] تفاوتهای قابل توجه در فهرست گوشههایی که در ردیفهای مختلف برای آواز دشتی گنجانده شده، خود نشانهای از شکلگیری این آواز در گذشتهٔ نزدیک دانسته شدهاست.[۲۸]
بیشتر گوشههای دشتی از نظر فواصل در همان پردههای اصلی دشتی اجرا میشوند و وجه تمایز آنها عمدتاً از نظر نوع تحریرهاست.[۲۹][۳۰] به گفتهٔ فخرالدینی گوشهٔ دیلمان را گاهی با کمک الگوی مشخص آن میتوان شناسایی کرد که شامل شش نیمجمله (مطابق با شش مصراع شعر) است که به ترتیب روی درجهٔ پنجم، چهارم، هشتم، پنجم، چهارم و یکم شور ایست میکنند.[۳۱] برونو نتل یک ویژگی دیگر هم برای آواز دشتی بر میشمارد از این قرار که برخلاف دیگر دستگاهها و آوازها، اجرای دشتی با گوشهٔ درآمد آغاز نمیشود و گوشهٔ اول آن در برخی ردیفها گوشهٔ «هیجانی» نامیده میشود.[۳۲]
- عُشّاق
گوشهٔ عشاق تنها گوشهٔ متمایز در آواز دشتی است. این گوشه اگر چه از نظر فواصل با درجات شور مطابق است اما معمولاً در اجرای خود دستگاه شور به کار نمیرود. در عوض، در اجرای دستگاههایی نظیر همایون، راستپنجگاهو نوا و نیز در آوازهای بیات اصفهان و ابوعطا گوشهٔ عشاق به کار میرود و ساختارش نیز در تمام این دستگاهها کمابیش یکسان است. از دید هرمز فرهت اجرای عشاق در انتهای آواز دشتی، راه را برای برگشت به مسیر اصلی دستگاه شور هموار میکند تا این آواز نیز مانند آواز ابوعطا با فرود به شور خاتمه یابد.[۳۳]
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.